آخر راه امدن با روزگار گره کوریه که بخت منه
که تموم اتفاقای بدش شاهد زندگی سخت منه
شاید این زخمی که از تو خوردمو از حرارتش زبونه می کشم
یا تموم بی کسی هامو همش فقط از دست زمونه می کشم
بگو بازم هوامو داری و مثل همه منو تنها نمیذاری و
بگو هستی تا نترسونتم ظلمت این شب تکراری و
بگو هستی و روی ماه تو امشب پشت ابرا پنهون نمیشه
آسمون بخت تیره ی من ابری نمی مونه همیشه
بگو بازم هوامو داری و مثل همه منو تنها نمیذاری و
بگو هستی تا نترسونتم ظلمت این شب تکراری و
بگو هستی و روی ماه تو امشب پشت ابرا پنهون نمیشه
آسمون بخت تیره ی من ابری نمی مونه همیشه
من که پشتم به خودت گرمه و باز هر چی این راهو میام نمی رسم
نکنه دستمو ول کردی برم که به هر چی که می خوام نمی رسم
شایدم من اشتباهی اومدم که در بسته رو وا نمی کنی
من به این سادگی دل نمی کنم از تو که منو رها نمی کنی
بگو بازم هوامو داری و مثل همه منو تنها نمیذاری و
بگو هستی تا نترسونتم ظلمت این شب تکراری و
بگو هستی و روی ماه تو امشب پشت ابرا پنهون نمیشه
آسمون بخت تیره ی من ابری نمی مونه همیشه
بگو بازم هوامو داری و مثل همه منو تنها نمیذاری و
بگو هستی تا نترسونتم ظلمت این شب تکراری و
بگو هستی و روی ماه تو امشب پشت ابرا پنهون نمیشه
آسمون بخت تیره ی من ابری نمی مونه همیشه
Mohsen yeganeh Asemon Hamishe Abri Nist
ارسال نظر